ماجرای تسخیر کلانتریهای شهر شیراز در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷؛ روزی که بیش از۵۰ نفر در یک روز به شهادت رسیدند
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۶۰۳۷۴
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، پس از سالها و روزها مبارزه سرانجام در روز ۲۲ بهمن، رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی سقوط کرد. در این روز تاریخی، مردم سراسر ایران به شکرانه این پیروزی بزرگ و بینظیر، به خیابانها ریختند و به جشن و شادی پرداختند. مردم شیراز نیز که از روزهای ابتدایی این قیام با همراهی علما برای سرنگونی رژیم شاه مبارزه میکردند در این روز مسرور بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «انقلاب اسلامی در شیراز» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده بخشی از وقایع این روز را در شیراز به تصویر کشیده است. در این کتاب آمده است: از سوی کمیته هماهنگی تظاهرات از مردم شیراز خواسته شد تا در روز ۲۲ بهمن در صحن شاهچراغ گرد آیند. از صبح روز مزبور بلندگویی در سطح شهر مردم را به اجتماع در شاهچراغ فرا میخواند. بدینترتیب درحالی که شهر بهصورت نیمه تعطیل درآمده بود، جمعیت انبوهی در حرم شاهچراغ و خیابانهای اطراف اجتماع کردند.
در این اجتماع رجبعلی طاهری به سخنرانی پرداخت. آنها علاوه بر این عدهای از مردم به ویژه جوانان حاضر در تجمع شاهچراغ را در صفوف منظم آماده کرده و درحالیکه آنان شعار: «تهران جنگ است، خاموشی ننگ است» سر میدادند، مانند رژه نظامیان پاهای خود را به زمین میکوبیدند.
از این رو راهپیمایی از حرم شاهچراغ و مسجد شهدا (نو) به طرف فلکه مصدق آغاز شد. در بین راه گردانندگان تظاهرات از طریق بلندگو به جمعیت تظاهرکننده اعلام کردند که جهت خلع سلاح به سمت کلانتریها حرکت نمایند. هنوز سخنان فرد اعلامکننده به پایان نرسیده بود که مردم به سرعت به طرف نزدیکترین کلانتری شیراز یعنی کلانتری ۳ به حرکت درآمدند.
رجبعلی طاهری در این ارتباط میگوید: «حرکت مردم در راهپیمایی امروز مانند هر روز نبود، امروز به صورت نیمه دو و به صورت دو بود. یعنی با سرعت که من هرچه سعی کردم خود را برسانم، [نتوانستم]فاصله کلانتری تا شاهچراغ ۴۰۰ الی ۵۰۰ متر بیشتر نبود، نرسیدم. وقتی به کلانتری ۳ رسیدیم، دیدم آنها هم زود تسلیم شده بودند و بدون درگیری الحمدلله آنجا تمام میشود.»
با تصرف کلانتری ۳ و به دست افتادن سلاحهای آن به دست مردم، تظاهرکنندگان با استفاده از سلاحهای مزبور به کلانتریهای ۴، ۲، ۵ و ۷ یورش بردند که تقریباً بدون درگیری همه کلانتریهای مزبور به تصرف مردم درآمد. گویا افراد کلانتریهای مزبور با اطلاع از سقوط کلانتری ۳ قبل از رسیدن مردم به مراکز مزبور، ساختمانها را ترک کرده و سلاحهای خود را به مرکز پیاده منتقل کرده بودند. بدینترتیب درگیریها به مقابل مرکز شهربانیهای فارس واقع در فلکه شهرداری و کلانتری ۱ کشیده شد.
درگیری شدید مسلحانه و تسخیر مرکز شهربانیهای فارسساختمان مرکز شهربانی در میدان شهرداری، مقابل موزه پارس در ارگ کریمخانی واقع شده بود. مأموران بر برجهای ارگ بر روی پشتبام ساختمان نیز سنگربندی کرده بودند، لذا در هنگام یورش تظاهرکنندگان به شهربانی، مأموران مزبور مبادرت به تیراندازی کردند. در اثر تیراندازی پیدرپی آنها عدهای از مردم به شهادت رسیدند و برخی نیز مجروح شدند. نیروهای مردمی نیز متقابلاً به تیراندازی پرداختند.
علاوه بر سلاحهایی که از کلانتریهای دیگر به دست مردم افتاده بود، عدهای از افراد ایل قشقایی مسلح به تفنگ برنو، که از فیروزآباد به شیراز آمده بودند، به علت مهارت در تیراندازی نقش عمدهای در این درگیری ایفا نمودند.
علاوه بر این، یکی از کادری های ارتش با یک دستگاه تانک از مرکز زرهی شیراز به کمک مهاجمان آمده و با پیوستن حدود ۱۵۰ نفر از افراد مسلح نیروی هوایی و همافران به مردم، حمله به شهربانی شدت گرفت. سایر مردم نیز با پرتاب کوکتل مولوتف و سنگ، مأموران شهربانی را مورد حمله قرار دادند. بدینترتیب پس از حدود ۵ ساعت نبرد مسلحانه بین طرفین، در رأس ساعت ۴ بعدازظهر مرکز شهربانی فارس به تصرف مردم درآمد.
یکی از شاهدان عینی در ارتباط با چگونگی تصرف ساختمان شهربانی نقل میکند: «به دلیل سنگربندی و مشرف بودن مأموران شهربانی، تیراندازی به سوی آنان به سختی صورت میگرفت، لذا یکی از افراد ایل قشقایی که مدتی نیز در خارج از کشور آموزشهای ویژه چریکی دیده بود با بالا رفتن از دیوار یکی از ساختمانهای مجاور توانست بر تیراندازان مزبور اشراف پیدا کرده با تیراندازی افراد مزبور را به هلاکت برساند. پس از این واقعه و شدت یافتن حملات مردم، مأموران شهربانی به ناچار تسلیم شدند.»
برخی از مأموران شهربانی به وسیله مردم دستگیر شده و به محل استقرار کمیته هماهنگی تظاهرات شیراز و منازل آیتالله محلاتی و آیتالله دستغیب منتقل شدند. در پی مجروح شدن گروه زیادی از مردم، کلیه طبقات با همکاری و کوشش فراوان به جمعآوری لوازم بهداشتی و دارویی پرداختند و در زمان کوتاهی محوطه بیمارستانها مملو از کمکهای درمانی و دارویی مردم شد. در شهر جنبوجوش خاصی دیده میشد و هر کس در حد توانایی خود به کمک آسیبدیدگان میشتافت. بیمارستانهای نمازی، سعدی، شیراز، شهریار، ثریا و فاتحنژاد محل استقرار و اسکان مجروحین و مصدومین شده بود.
براساس گزارش مطبوعات در جریان درگیری مرکز شهربانی فارس تعدادی از مأموران کشته و مجروح شدند و از مردم نیز ۴۲ نفر شهید و در حدود ۴۲۱ نفر مجروح شدند، لیکن با شهادت عده دیگری از مجروحان در بیمارستانها تعداد شهدا به بیش از ۵۰ تن رسید.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: پیروزی انقلاب اسلامی مبارزات انقلابی مأموران شهربانی کلانتری ها کلانتری ۳
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۶۰۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علامت استاد حقیقی داشتن تزکیه برای تسخیر قلوب است
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، ماموستا محمد روحانی دیروز در مراسم تجلیل از معلمان و اساتید اهلسنت آذربایجانغربی اظهار داشت: یکی از علامتهای استاد حقیقی، داشتن تزکیه است تا بتواند قلبها را تسخیر کند.
وی افزود: از سوی دیگر یکی از علامات استاد حقیقی این است که در طول زمان، هیبت و مقام و بزرگیاش همواره در دل شاگردانش باقی بماند.
عضو شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهلسنت آذربایجانغربی گفت: اگر اهل علم به واقع از علم، صیانت کند علم نیز یک قوه معنوی است که اهلش را پاسداری میکند و هر اندازه اهل علم در گرامیداشت مقام علم بکوشند علم به اراده خداوندی، اهلش را گرامی میدارد.
وی اظهار داشت: علاوه بر آن اگر به علم اهانت شود، خود اهل علم نیز مورد اهانت واقع خواهند شد.
ماموستا روحانی افزود: اگر سیمای علم خدشهدار شده باشد باعث میشود که علم نگاه سردی به اهل خود داشته باشد.
انتهای پیام/